در تمامی تاسیسات عموما به دلیل مزایای زیاد تعمیرات متمرکز از این روش استفاده میشود ولی در بعضی از موارد الزاما از تعمیرات نیمه متمرکز و در صورت اجبار از تعمیرات غیرمتمرکز استفاده میگردد. این موارد را میتوان به شرح زیر عنوان نمود:

1.      پراکندگی و بعد مسافت تاسیسات و کارگاه های تحت نظارت یک مدیریت

2.      اختصاصی بودن تجهیزات یک کارگاه به گونه ای که نیاز به حضور تمام وقت یک گروه تخصصی تعمیراتی را داشته باشد..

3.      لزوم انجام برخی از فعالیت های روزانه توسط گروه های تعمیراتی

معمولا در تعمیرات متمرکز تعمیرات بک کارگاه به  گروهی واگذار میگردد که تمام وقت خود را صرف فعالیت های نگهداری و تعمیرات آن کارگاه میکنند  و ممکن است حتی محل استقرار این نفرات نیز در محل کارگاه در نظر گرفته شود. در برخی از موارد حتی مدیریت کارکنان و فعالیت های حوزه نگهداری و تعمیرات در آن کارگاه نیز به بخش تولید آن کارگاه واگذار میگردد.

در هر حال ذکر این نکته ضروریست که در این موارد نباید تمامی عناصر فرآیند تعمیرات ازجمله مدیریت تعمیرات و اطلاعات نگهداری و تعمیرات آن بخش را نیز به حوزه تولید منتقل نمود. این بخش ( مدیریت فعالیت ها و اطلاعات) هنوز باید بصورت یکپارچه و تحت کنترل و پایش واحد برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات باشد. لذا معایب اینگونه واگذری را میتوان به شرح زیر عنوان نمود:

1.      از بین رفتن سوابق نگهداری و تعمیرات تجهیزات کارگاهای غیر متمرکز (در صورت واگذاری کامل و حذف نقش برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات)

2.      اختصاصی شدن دانش فنی برخی از تجهیزات در نزد فرد و یا افراد خاص (این موضوع ضمن داشتن ریسک های مشخص ،قطعا در دراز مدت نیز آسیب های مختلفی به تاسیسات وارد خواهد نمود)